![]() |
شنبه 31 فروردين 1392 |
نازنین از زندگیم راحت و آسوده برو
این روزا حال من از خوده جهنم بد تره
تو که میتونی از این پیله برو پروانه شو
برا من دیگه همین جا ایستگاه آخره
بقچه خیالتم بر دار و با خودت ببر
بزا تا خالی شه از خیال تو کنج دلم
من و مرگ و حادثه ی رفتنت هم یه جوری
آخرش کنار میاییم غصه نخور یه وقت گلم
تو باید بری و به فردای روشن برسی
موندن تو پیش من عمر و هدر دادنته
من که افتادم دیگه نمیتونم پا بگیرم
ولی تو حالا تازه اول ایستادنته
(((((م صادقی)))))
![]() نویسنده : م صادقی
![]() |