![]() |
دو شنبه 14 مرداد 1392 |
قسمتی از یک ترانه
برو... ساکت... دیگه حرفی نمونده
برو ... خستم ... میخوام آروم بگیرم
خیال کردی نباشی بی تو شبها
به پابوس غم و کابوس میرم
ترک خورده دلم از دست حرفات
همش داری یه ننگ و می پشونی
تا کی میخوایی من و بازی بگیری
آخه ... بی معرفت ... تا کی میتونی
.
.
.
.
.
![]() نویسنده : م صادقی
![]() |